برای رفتن به خرید در کشورهای انگلیسیزبان باید اطلاعاتی داشته باشید. خیابان اصلی همون جاییه که تو خیلی از شهرها و شهرستانها اکثر مغازهها واقع شدن. مثلاً لندن که مجموعهای از روستاها رو دربرداره کلی خیابون اصلی داره برای خودش.
خیابونهای اصلی بریتانیا هم روز به روز دارن بیشتر شبیه میشن به موردی که گفتیم، با کلی مغازه زنجیرهای تو تموم شهرها و شهرستانهای اصلی، که لباس و کفش و کالاهای برقی میفروشن. با این حال هنوزم میتونید یهسری مغازه مستقل پیدا کنید، مغازهای که صرفاً یک کالا یا محصول خاص رو بفروشه، مثلاً مغازۀ قصابی که فقط گوشت میفروشه، نانوایی که فقط نان و کیک میفروشه، میوهفروشی که میوه و سبزیجات میفروشه، داروخانه که دارو و لوازم آرایشی و بهداشتی میفروشه. مردم معمولاً بهجای اینکه بگن "من میرم مغازه قصابی" میگن "من میرم قصابی"، دیگه کلمه "مغازه" رو نمیگن، ولی چون معنی ضمنی داره وقتی میخواید اونو بنویسید باید با یه آپوستروف بنویسیدش، مثلاً butcher’s.
اسم بعضی از مغازههارو از زبانهای دیگه گرفتن، مخصوصاً زبان فرانسه، بهخاطر همینه که وقتی اسمشون روی غذا یا نوشیدنی یا لباس میاد خیلی تصنعی میشه، مثلاً ممکنه کلمات ‘delicatessen’ یا ‘deli’ رو خیلی بشنوید وقتی دارید درمورد غذا یا بوتیکهای فروش لباس صحبت میکنید.
مغازه دیگهای که احتمالاً ببینید مغازه کارگشایی (pawn shop) هستش، جایی که مردم میتونن برن و کالاهای برقی (تلویزیون، استریو، ضبط و غیره) و جواهراتشونو به صاحب مغازه بفروشن، و صاحب مغازه بعداً اونو با سود به شخص دیگهای که نیازش داره بفروشه. معمولاً اون دسته از مغازههای کارگشایی که شرطبندی هم انجام میدن پررفتوآمدتر هستن. مغازههایی که میتونید اونجا روی مسابقات اسبها و سگها، بازیهای فوتبال و خیلی از مسابقات دیگه شرطبندی کنید.
high street (خیابان اصلی) butcher’s (قصابی) baker’s/bakery (نانوایی)
newsagent’s (روزنامه فروشی) chemist’s (داروخانه) deli (اغذیه فروشی)
betting shop (بنگاه شرط بندی) corner shop (دکه) clothes shop (لباس فروشی)
shoe shop (کفش فروشی) supermarket (سوپرمارکت) market (بازار)
✓ I’d like . . .
✓ Do you have . . . / Have you got . . .
✓ I’ll have . . .
✓ I’ll take . . . .
فروشنده ممکنه این جملهها رو بهتون بگه:
✓ Can I help you?
میتونم کمکتون کنم؟
✓ Here you go.
بفرمایید.
✓ Anything else?
چیز دیگه احتیاج ندارید؟
✓ That’ll be three pounds sixty-five.
میشه 3 پوند و 67.
✓ Cash or credit card?
نقد حساب میکنید یا کارت می کشید؟
ماریو رفته نانوایی.
Mario: Morning! I’d like a loaf of bread, please.
ماریو: صبح بخیر! یدونه نون میخواستم، ممنون.
Shop assistant: Certainly – white or brown?
مغازهدار: حتما، سفید یا قهوهای؟
Mario: Brown, please.
ماریو: قهوهای لطفاً.
Shop assistant: We have several types of whole-wheat bread – with cereals or sesame seeds, or just plain.
مغازهدار: ما چندین نوع نان گندم داریم _ نان با غلات، یا دانه کنجد، یا ساده.
Mario: Plain, please. And I’d like half a dozen white bread rolls too, please.
ماریو: ساده لطفاً. من 6 گرده (رول) نان هم میخوام، ممنون.
Shop assistant: Here you go – anything else?
مغازهدار: خدمت شما _ امر دیگه؟
Mario: And one Danish pastry, to eat now.
ماریو: یدونم شیرینی دانمارکی، همینجا میخورم.
Shop assistant: Oh yes, these are freshly baked, just out the oven. That’ll be three pounds sixty-five.
مغازهدار: اوه بله، خیلی تازن، همین الان از تو فر دراومده. میشه 3 پوند و 65.
Mario: Thanks.
ماریو: خیلی ممنون.
تو هر مغازۀ نانوایی چندین مدل نون هست. اصلیترینشون نون سفید و قهوهایه، از هرکدوم از همین نونهای سفید و قهوهای هم چندین مدل داریم. معمولاً اسم هر مدلشو روی قفسه مینویسن و حتی توضیحاتی داره که این نون از چه موادی تهیه شده (مثلاً آجیل، غلات، دانه کنجد)، اینجوری دیگه خیلی راحت میتونید چیزی که میخواید رو پیدا کنید.
whole-wheat bread (نان گندم) white bread (نان سفید) pastry (شیرینی)
Doughnut(دونات) baguette (نان باگت) cereals (غلات)
Seeds (دانه) freshly baked (تازه پخت) rolls (گرده/ رول)
تو اکثر مناطق مسکونی خیلی از شهرها و شهرستانهای بزرگ ایالات متحده بریتانیا یهسری دکه وجود داره هفت روز هفته رو تا دیروقت بازن، و اقلام ضروری مثل شیر و نان و موادغذایی اساسی و لوازم بهداشتی (یا حتی الکل، البته مغازههایی که مجوزش رو داشته باشن) میفروشن. به مغازهای که فقط الکل بفروشه میگن فروشگاه نوشابه الکلی. ممکنه بشنوید که یه بومی بگه ‘I’m off down the offy’، منظورش اینه که رفته به یکی از همون فروشگاههای نوشابه الکلی تا یه چیزی بخره. از این فروشگاهها حتی میتونید شیرینیجات و یا سیگار هم تهیه کنید. تو ایالات متحده بریتانیا شخصی که زیر 18 سال باشه نمیتونه سیگار یا الکل بگیره از این فروشگاهها.
آنتونیو رفته به روزنامهفروشی تا مجله بخره.
Antonio: Hello. I’m looking for the latest copy of Car Now magazine. Do you have it?
آنتونیو: سلام. دنبال آخرین نسخه مجله Car Now هستم، داریدش؟
Newsagent: Just a sec, I’ll check. Look, the car magazines are here on this shelf.
فروشنده: یه لحظه، الان چک میکنم براتون. ببینید مجلههای ماشین اینجا تو این قفسه هستن.
Antonio: Oh, sorry, I didn’t see that.
آنتونیو: اوه، ببخشید. ندیده بودمش.
Newsagent: Okay, let’s see. This one is last month’s. No, sorry, this month’s magazine hasn’t arrived yet. It’ll be here in a day or two.
فروشنده: ایرادی نداره، بیایید ببینیم. این یکی برای ماه آخره. نه، ببخشید، مجلههای این ماه هنوز نیومده. تا یکی دو روز دیگه میرسه.
Antonio: Alright, thanks.
آنتونیو: خیلی خب، ممنونم.
Newsagent: Is there anything else you need?
فروشنده: چیز دیگه نیاز ندارید؟
Antonio: I’ll have a bar of this dark chocolate.
آنتونیو: از این ظرف شکلات تلخ هم یدونه برمیدارم.
Newsagent: Okay, that’s ninety-five pence, please.
فروشنده: باشه، میشه 95 پنس، لطفاً.
بهجای اینکه جمله ‘I’m going to the shops’ رو بشنوید، که با فعل ‘to go’ اومده، ممکنه از دوستا و همکارای انگلیسیزبانتون عبارتهایی مثل ‘I’m off down the shops’ یا ‘I’m just popping down the shops’ رو بشنوید. یادتون نره که حتی اگه زبان انگلیسیتون خیلی هم خوب و قوی هستش ولی استفاده از یه همچین عبارتهایی از جانب شما ممکنه یکم عجیب باشه، پس برای شما همون بهتره که از عبارت ‘I’m going to the shops’ استفاده کنید.